چکیده
اثرات نامطلوب مادی نگری انسان در دوران مدرن و زیست در ساختار غیر منطبق بر فطرت بشری و تغافل از گوهر وجودی، انسان مادّی گرا را دچار از هم گسیختگی روانی نموده است.در دوران پسامدرن برخی اندیشمندان غربی نیز خواهان بازشناسایی هویت و نیز طالب تکریم از سوی حاکمیت و جامعه هستند.این مسئله،مورد توجه اندیشمندانی از غرب از جمله فوکویاما، قرار گرفته است. وی کرامت خواهی را پیشران موثر بسیاری از رخدادها می داند و درصدد است راه کارهایی را برای تامین کرامت افراد در جوامع ارائه دهد.هدف اصلی پژوهش، تطبیق و نقد اندیشه ی فوکویاما درباب هویت و کرامت، بر اساس مبانی تعلیم و تربیت اسلامی است.در این مقاله،با روش تطبیقی-گونه شناسی،ابتدا نظرات فوکویاما مطرح شده و سپس با مبانی تربیت اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.حاصل آن که،از منظر فوکویاما،هویت و کرامت انسان تا حدّی اهمیت دارد که حتی در روند تحولات بزرگ جوامع کاملا موثر بوده و بی توجهی به آن آثار نامطلوب اجتماعی درپی دارد.پیشنهاد وی برای بازیابی هویت و کرامت بشری،گسترش نهادهای دموکراتیک و پایبندی به اصول لیبرالیسم است.از منظرتعالیم اسلامی نیز هویت و کرامت انسان، جایگاه والایی دارد؛اما،راه دست یابی به آن،از طریق آموزه های وحیانی و مبانی تربیتی اسلامی، مانند: خداشناسی،معادباوری،انسان شناسی ، توجه به بعد معنوی وجود انسان،بهره گیری از عقل و علم نافع در جهت تعالی هویتی است.انسانِ رشدیافته در مکتب تربیتی اسلام،انسانی کریم و دارای هویت یکپارچه است که می تواند در راستای اعتلای جامعه ی خویش نیزنقش موثری داشته باشد.
کلیدواژهها